کتاب یک دانشمند واقعی
2تعداد صفحات: 24 صفحه
نویسنده: مرضیه نفری
امامصادق علیهالسلام دانشمند بود و اهل علم؛ برایش مهم بود که همهی مردم با مذهب شیعه و اسلام آشنا شوند. چهارصد نفر از بهترین شاگردانش را انتخاب کرد، آموزشهای ویژهای به آنها داد و بهعنوان سفیر فرهنگی به شهرهای مختلف فرستاد. مدرسهی امام در مدینه بود؛ اما شعاع آموزش امام تمام جهان اسلام بود.
تولید شده در: معاونت فرهنگی و اجتماعی اوقاف
بخشی از متن زیبا و ثلیث این کتاب را مرور می کنیم:
الان همه دنبال علم هستند؛ خیلی هم خوب است، علمآموزی بالا رفتن دانش بشری و پیشروی به سوی یک زندگی مدرن است.
دارندهی علم و دانش مدرک میگیرد، همه جا عزیز و محترم شمرده میشود، دکتر و مهندس میخوانندش و همه جا بر صدر مینشانندش، بههمیندلیل بعضیها بچهیشان را مهندس و دکتر میخوانند تا با این القاب انس بگیرند و در آینده، که کارهای شدند، غریبی نکنند؛ اما خدا کند که همه مدرک واقعی گرفته باشند! یعنی چند صباحی درس خوانده باشند و جان کنده باشند، کنکور داده باشند و واحدها را یکی پی از دیگری پاس کرده باشند. تب مدرکگرایی بالا رفته و شنیده شده در ناکجاآباد، بعضیها مدرک تقلبی گرفتهاند. وقتی همه دوست دارند مدرک phd داشته باشند، وقتی شبانهروز فقط 24ساعت است و بعضیها وقت علمآموزی ندارند، مدرک تقلبی رواج پیدا میکند. اصلاً بد فکر نکنید، وقت ندارند؛ مثلاً یک آدم مهم شدهاند و همه ی کارمندان زیردستش دکترا گرفتهاند، حالا زشت است که مدیرشان بیمدرک باشد، مجبور است از یک دانشگاه یا مؤسسهای، مدرک جور کند؛ مثلاً دکترا از دانشگاه هاوایی. حالا همه دکتر صدایش میکنند؛ هیچکس هم که به فکر اصالت مدرک نیست. کی میرود این همه راه را؟ تا صدایش دربیاید که مدرک تقلبی است و این مسئول محترم هیچ وقت دانشجو نبوده و با عرض معذرت دیپلمردّی است، بازنشسته شده و قال قضیه کنده شده است. بالاخره مدرکگرایی مهم شده و هرکس میخواهد بگوید که من خیلی درس خواندهام و خیلیخیلی دود چراغ خوردهام؛ این از حال و روز قرن پانزدهم هجری است؛ قرنی که ما در آن زندگی میکنیم. حالا برویم قرن دوم، قرنی که بزرگترین دانشمند دوران در آن زندگی میکرده است؛ قرنی که چهارهزار دانشمند سر کلاس او مینشستند. چهارهزار نفر خیلی زیاد است؛ حساب کنید چند تا دانشگاه و دانشکده و کلاس درس میخواهید برای پرورش چهارهزار دانشمند از جنس ابوحمزه و جابر.
نقطه سرخط
امامصادق علیهالسلام دانشمند بود و اهل علم؛ برایش مهم بود که همهی مردم با مذهب شیعه و اسلام آشنا شوند. چهارصد نفر از بهترین شاگردانش را انتخاب کرد، آموزشهای ویژهای به آنها داد و بهعنوان سفیر فرهنگی به شهرهای مختلف فرستاد. مدرسهی امام در مدینه بود؛ اما شعاع آموزش امام تمام جهان اسلام بود.
نتیجه ی تدبیر عالمانه ی امام، کاروان مردمی بودند که به عشق دیدار امام و بهره مندی از دانش او به مدینه وارد میشدند و سرکلاس او مینشستند. امام علیه السلام پا را فراتر گذاشته بود و به بعضی از شاگردانش سرمایهی تجارت میداد و آنها را برای تجارت به سرزمینهای دیگر میفرستاد تا آنها با مردم سرزمینهای مختلف آشنا شوند و فرهنگ اسلامی را گسترش دهند. فرهنگ اسلامی فقط فلسفه و کلام نبوده است. امام علیهالسلام در زمینهی شیمی، فیزیک، پزشکی و… متخصص بودهاند. پزشکی را تدریس میکردند. خیلیها گفتهاند: اماممحمد باقر علیهالسلام نیز پزشکی را تدریس میکرده است، خیلیها هم معتقدند امام جعفر صادق علیهالسلام این علم را از علم لایزال الهی گرفته و آموزش داده است. طب جعفری مختصری است از علمی که به دست ما رسیده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.