کتاب نیایش
کتاب داستان مصور
نویسنده: اکرم کشایی
تصویرساز: محمد صادق کرایی
مدیر هنری: نعیمه جلالی نژاد
قطع: خشتی
تعداد صفحات: 48 صفحه چهار رنگ
ناشر: شرکت چاپ و انتشارات اوقاف
تولید شده در: معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف
راز و نیاز با خدا ویژه نوجوانان
کتاب حاضر گفتگو با خداوند متعال به زبانی ساده با بهره گیری از آیات قرآن بصورت تلمیحی میباشد.
نمونه از نثر شیوای اثر
روزهایی هست که از خودم گله دارم…
فراموش کرده ام افتاده بودم، بلندم کردی. ناامید بودم، امیدوارم کردی. نجاتم دادی؛ وقتی هراس آن کوچه ی بن بست به جانم افتاده بود.
بیدارم کردی وقتی خودم را به خواب زده بودم. فراموش کردم آن روز را که من یک قدم برداشتم و تو صد قدم برداشتی. چه سنگ ها که از پیش پایم برداشتی. چه چراغ ها که پیش رویم گذاشتی.
تو همیشه همه جا بودی، من اما روزهای طوفانی به یاد می آوردمت و روزهای آفتابی فراموشت می کردم. این رسم سپاسگزاری نبود.
از خودم گله دارم…
«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ»
آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند، برابرند؟
پرسش خدا…
آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند، برابرند؟ و این سوالی است که خداوند در سورهی مبارکهی زمر، آیهی ۹ از بندگان خود میپرسد.
دیروز نامهای نوشتم برای خودم. نوشتم: «بیا فرق داشته باشیم با آنها که نمیدانند. دانایی یک چراغ است؛ زندگی، یک راه. بیا چراغ را روشن کنیم. هیچ راهی در تاریکی، هموار نیست.»
در نامه از خودم گله کردم! گفتم: «چرا احوال دوستانت را نمیپرسی؟ دیر به دیر سراغ کتابهایت میروی!»
نامه را تمام کردم و گذاشتمش همینجا! جلوی چشمهایم. از امروز بیشتر به سوال خدا فکر میکنم:
«هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون؟»
بی یادِ حضورِ تو زمانی
کُفر است حدیثِ زندگانی
عطار
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.