مثلا در فقره ای می خوانید: «به هر حال اهالی این شهر از بس قیامت را باور دارند با آنکه کسی آنها را سرپا نگه نداشته است، گویی دائم ایستاده زندگی می کنند، و روز و شب ایام صیام را در قیام به سر می برند. همه خود به حساب خود می رسند…» یا «یکی از مشخصات مناجات هاشان در این شهر این است که هیچ گاه درست نمی فهمی، بالاخره از سر محبت خدا حرف می زنند و گریه می کنند یا از سر خوف و خشیت او است که ناله می کنند. با آنکه از او می ترسند، هیچ گاه از او فرار نمی کنند. و با اینکه همیشه به سمت او می روند و به او هم می رسند، اما این رسیدن هیچ گاه به پایان نمی رسد.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.