پس از کتاب پرمخاطب پنجره های تشنه که وقایع نگار انتقال ضریح حرم حضرت سیدالشهدا به کربلا بود این بار کتاب شش گوشه روایتگر مراحل نصب ضریح حرم مطهر سید الشهدا به قلم حامد حجتی و بازنویسی حمیدرضا آزادگان است.
«شش گوشه»، روایت ساخت و نصب ضریح حرم مطهر امام حسین(ع)
کتاب شش گوشه روایتگر مراحل نصب ضریح حرم مطهر سید الشهدا و نوشته حامد حجتی است، که نویسنده برای مستندنگاری این واقعه، بیش از پنجاه روز در کربلای معلا حضور داشته و از نزدیک در مراحل مختلف نصب آن ضریح، رخ دادها بوده است و مشاهدات خود را از اصل و حواشی این کار به رشته تحریر در آورده که در این کتاب آمده است.
ساخت ضریح مطهر سید الشهدا(ع) در ایران با سه دوره تاریخی مواجه بوده است؛ دوره اول به زمان شش ساله ای باز می گردد که این اثر هنری در شهر قم در دست ساخت قرار می گیرد. دوره دوم به بیش از بیست روز سفر این ضریح از قم به کربلا اختصاص دارد و دوره سوم نیز بیش از ۵۰ روز صرف زمان برای نصب ضریح تازه مرتبط میشود.
ساخت این ضریح در ایران و شهر قم و نصب آن بزرگترین اتفاق تاریخی از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است و به هیچ وجه نمی توان آن را با سایر رویدادهای هنری رخ داده در این سالها مقایسه کرد. نسل های آتی اگر روزی بپرسند که چرا این ضریح تعویض شد و چگونه این اتفاق رخ داد، مستندات و اسناد قابل توجهی برای این منظور در اختیار خواهند داشت هرچند که زمانی که ما این کار شروع شد درباره ضریح قدیمی و چگونگی ساخت آن اطلاعات قابل استنادی وجود نداشت.
کتاب پنجره های تشنه و نثر آن تلاش کرده است تا به شکلی اجتماعی به رویداد انتقال ضریح نگاه بیاندازد و نویسنده سعی کرده در کتاب شش گوشه به امر وقایع نگاری پیرامون ثبت وقایع حین نصب ضریح پایبند باشد و با متنی شاعرانه روبرو نیستیم بلکه متنی با نگاه روایت و البته با دید معرفت شناسانه است.
وقتی قرار بر ساخت این ضریح در ایران شد گروهی را برای تحقیق درباره چند و چون ساخته شدن ضریح قبلی مامور شدند اما آنها در نهایت نتوانستند بیشتر از ۶۰ صفحه مستندات گردآوری کنند و همین مسئولان را به فکر ثبت اتفاقات پیرامون این رویداد انداخت.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
هنوز از بهت اولیه تماس خارج نشده ام ؛ اینکه باید راس ساعت 9 شب در محل کارکاه ساخت ضریح حاضر باشم و به سفر بروم.
هنوز دختر کوچکم زینب را سیر ندیده ام .هنوز نتوانسته ام با علی نه ساله ام حرف های پدر و پسری را خوب بزنم .هنوز ….
اما بایدبه کربلا فکر کنم .به اینکه آنجا چه بنویسم ؟چگونه بنویسم؟اتفاق نادری در تاریخ شیعه در حال رقم خوردن است : تعویض ضریح امام حسین (ع) .اتفاقی که شاید تا قرن ها دیگر تکرار نشود.سرگردانم که چه باید بکنم.البته می دانم کربلا خودش مرکز نزول کلمات است.
سراغ استاد میرباقری را می گیرم ؛ موفق به دیدار حضوری نمی شوم، اما تلفنی صدای ایشان را می شنوم.راهنمایی می خواهم و این گونه پاسخ می شنوم :
خدا را شاکر باشید که توفیق عظیمی را برایتان رقم زده است.
در سرزمین کربلا خودتان را بسپارید به احساس باطنی تان کربلا سرزمین احساس است برای ما شیعیان.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.