نمای نزدیک:کسی ندیده است که از منیژه آرمین به عنوان شاعر نام برده باشند؛ اما رمان «ای کاش گل سرخ نبود» یک شعر بلند تغزلی است. این رمان در آغاز، مخاطب را با خود به آسایشگاه زنان سالمند میبرد که مرگ را انتظار میکشند. در میان آنها اما «گللر» نمیخواهد بمیرد و انبوهی خاطره از گذشتههایی خاکگرفته دارد که در نظر دیگران وهم و خیال میآید. با این همه نویسندهای از راه میرسد و با او همسفر میشود تا بروند به دورهای دور. حالا «گللر» از دلدادگیاش میگوید به مهدی، پسر نظامی سید میرزا مهاجر. خانواده و خاصه پدرش مخالف این وصلت هستند، اما گللر نفرین پدر را به جان میخرد و با مهدی میرود. شوهر نظامیاش که دستی بر موسیقی و شعر و خوشنویسی دارد، او را با خود میبرد به سرزمینهای ناشناخته، به میان ترکمنها. بعد به دست گللر تار میدهد تا بنوازد و هر دو در نمایشنامهای ایفای نقش میکنند. اواخر حکومت رضا شاه است و نسیمی از مدرنیزاسیون وارداتی به کشور وزیده است. مهدی هم از گللر میخواهد که حجاب از سر بردارد و با مردان معاشرت کند. اما کمی بعد تر خبر میرسد که حاج حسن پدر گللر از غصه شنیدن این اخبار درباره دخترش مرده است. بعد مهدی به طرز مشکوکی کشته میشود، اما سپهر از او به یادگار میماند. روزگار طوفانهای سیاسی است. برادر گللر که نامش را از «ولی» تغییر داده به «مانی»، در روزنامه «طوفان» قلم میزند. مانی خواهرش را هم وارد تشکیلات حزب توده میکند. اما درست وسط اجرای یک نمایش خبر میرسد که سپهر از پشت بام افتاده و درگذشته. گللر مدتها آشفتهحال و پریشان است اما با ازدواجی دیگر دوباره سامان میگیرد. حالا او از اسماعیل یک پسر دارد و دو دختر . اما باز هم روزگار ناسازگاری میکند و مانی که از حزب بریده به دست اعضای حزب کشته میشود. باقی رمان« ای کاش گل سرخ نبود» شرح زندگانی پر فراز ونشیب گللر است تا آخر قصه که به آسایشگاه ختم میشود. او یک بار دیگر در خاطراتش زندگی کرده است و حالا آماده است که آسوده بمیرد.
ناشر سوره مهر
شمارگان 2500
تعداد صفحات 380
نوبت چاپ: دهم
قطع کتاب رقعی
نویسنده: منیژه آرمین:
متولد 1324 نويسنده و پژوهشگر
کتاب های نویسنده
کتاب گویای شانزده سال
کتاب گویای شب و قلندر
کتاب گویای شباویز
شخصیت شناسی در مثنوی مولوی و کمدی الهی دانته
شانزده سال
ای کاش گل سرخ نبود (جیبی)
شب و قلندر (جیبی)
نبضم را بگیر همهمه بودن دارد
شباویز
کیمیاگران نقش
نمای دور:
محمد رضا گودرزی: نام رمان از ترانهای ترکی و قدیمی گرفته شده است که درآن گفته می شود «ای کاش گل سرخ نبود/ زرد و پژمرده هم نمیشد/ ای کاش این جدایی و مرگ/ هیچ کدام نبودند.» رمان، واقعگرای اجتماعی سیاسی است که درآن به مسائلی که در سالهای اقتدار رضاخانی و سپس محمدرضا پهلوی رخ داده است اشاره میشود. مهمترین ویژگی روایی رمان، استفاده از زمانمندی است؛ یعنی زمان حال روایت که با فعل زمان حال بیان شده در خانه سالمندان است، اما اصل رمان بازگشت به گذشتههایی است که ماجراهای اصلی رمان را بیان میکند. اقدس بینایی: توجه راوی به نمادها و به چالش کشیدن آنها، دیدگاههای مطرح شده در کتاب را به شکلی تحتالشعاع قرار میدهد و نوعی پیوستگی بین گذشته و حال داستان برقرار میکند که به حال و روز گللر در سرای سالمندان بر میگردد و مخاطب اوج داستان را درگیر با شخصیت اصلی رمان در خانه سالمندان لمس میکند. از کتاب:گللر به عکس پدرش که غمگین به نظر میرسید، نگاه کرد. قصه را از آن شب برفی که پدری دخترش را نفرین کرده بود شروع کرد. سه جفت چشم، یک جفت سیاه و دو جفت عسلی، به قصهای که آمیزهای از واقعیت و خیال بود، گوش دادند. کمکم چشمهایشان گرم شد و خوابیدند، ولی بقیه قصه همچنان در ذهن گللر و اشرفالسادات ادامه یافت. بچهها، در میان خواب و بیداری و در رویایی که تازه شروع شده بود، صدای در را شنیدند.صفحه 238
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.